عدم مالکیت انسان بر جسم و نفس خود؟

 

مقاله زیر یکی از 15 مقاله برداشتی از درس های فقه آیت الله سید اصغر ناظم زاده پیرامون “شبیه سازی انسان” است در فقه پزشکی

(برای آگاهی بیشتر به کتاب “جراحی پلاستیک و شبیه سازی انسان” انتشارات موسسه بوستان کتاب دفتر تبلیغات اسلامی مراجعه شود.)

 

در قسمتِ قبل به وجهی اشاره کردیم که برخی فقهای شیعه در حرمت شبیه سازی انسان بیان کرده اند. حال به وجهِ دیگری اشاره می کنیم. دومین وجهی که بعضی علمای شیعه بر حرمت شبیه سازی انسان به عنوان اولی گفته اند، اصل عدم جواز تصرف انسان در جسم و نفس خویش است؛ مگر اینکه دلیلی بر جواز آن به ما رسیده باشد. مادامی که دلیلی بر جواز تصرف در جسم و بدن نباشد، هرگونه تصرفی در جسم و بدن حرام است. شاید این اصل از این نکته برداشت شده که جسم و نفس انسان ودیعه الهی است که خداوند نزد انسان به امانت گذاشته است. چیزی که نزد انسان امانت است اختیارش با خودش نیست. بلکه برای صاحب امانت است. صاحب امانت نیز در این جا خدای متعال است. بنابراین هرگونه تصرف انسان در جسم و بدن خود باید با اذن و رضایت خدا باشد. به عبارت علمی، مقتضای اصل اولی حرمت تصرف در جسم و جان انسان است. مگر مواردی که دلیل خاص بر خلاف آن باشد. مثلا اصلِ حرمت تصرف در جسم و جان به آن دلیل تخصیص خورده باشد. مانند ختنه کردن، حجامت نمودن، سر تراشیدن، کوتاه کردنِ موی سر و صورت و ناخن گرفتن که به دلیل خاص جایز شمرده شده است. البته بعضی تصرفات کوچک و جزئی در جسم و بدن که متعارف مردم است، هر چند دلیل به خصوصی هم بر جواز آن نباشد، جایز است و اصل حرمت شامل آنها نمی شود.

پس شبیه سازی انسان چون دلیل خاصی بر جواز آن نداریم و از نوع تصرفات جزئی هم نیست، بلکه دخل و تصرف در خلقت انسان می باشد، بر خلاف امانت الهی است؛ لذا باید از انجام آن به طور قطع و یقین خودداری شود.

پاسخ به این دلیل:

از نظر بعضی فقهای شیعه این دلیل که انسان مجاز نیست بر جسم و بدن خود تصرف کند پذیرفتنی نیست. زیرا اصل اولی بر جواز تصرف انسان بر جسم و جان خویش است. مگر دلیلی بر منع آن تصرف باشد و اصل بر عدم جواز مردود است. دلیل بر جواز تصرف انسان بر جسم و جان خود، بعضی آیات کریمه قرآن و بعضی روایات است.

 

ادلّه حجیت سلطنت انسان بر جسم و جان خویش

از دو وجه روشن می شود که انسان بر جسم و جان خود تسلط دارد، مگر دلیلی بر منع آن باشد:

1-بعضی آیات قرآن کریم

2-روایات قاعده سلطنت

اما آیات قرآن کریم: در این باره آیات زیادی است که دلالت بر تسلط انسان بر جسم و جان دارد. از جمله:1-وَ مِن النّاسِ مَن یَشری نَفسَه ابتغاءَ مَرضاهِ الله وَ اللهُ رَءوفٌ بالعباد(بقره، 207) از میان مردم کسانی هستند که نفس و جان خود را در راه رضا و خشنودی خدا می فروشند و خداوند به بندگانش رئوف و مهربان است.

2-اِن الله اشتری مِن المؤمنینَ اَنفُسَهُم وَ اموالهُم بأنَّ لَهُم الجَنه یُقاتلونَ فی سَبیل الله فَیُقتَلونَ و یُقتلونَ وَعداً عَلیه حَقا فی التَوراهِ وَ الأنجیل وَ القرآن وَ مَن اَوفی بِعَهدهِ مِن الله… (توبه، 111)

(همانا خداوند از مؤمنان جان و مالشان را خریدار است که در برابرش بهشت برای آنان باشد که آنان در راه خدا پیکار کنند و یا می کشند یا کشته می شوند، این وعده حقی است که در تورات و انجیل و قرآن ذکر شده است و چه کسی از خدا به عهد و وعده خود وفادارتر است. اکنون بر شما بشارت باد به این تجارت و داد و ستد که با خدا کرده اید و ذلک هو الفوزا العظیم و در این تجارت رستگاری بزرگی نهفته است.)

3-یا ایُّها الذینَ آمنوا هَل اَدُلُّکُم عَلی تِجارهٍ تُنجیکُم مِن عذابٍ اَلیم. تُؤمِنونَ بالله وَ رَسولِه وَ تُجاهِدونَ فی سَبیل الله بأموالِکُم وَ اَنفُسِکمُ ذلکُم خَیرٌ لَکُم اِن کنُتُم تَعلَمون(صف، 10-11) (ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را راهنمایی کنم بر تجارتی که از عذاب دردناک خدا نجاتتان دهد، ایمان آورید به خدا و رسول و در راه خدا با اموال و جان هایتان جهاد کنید، این برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید.)

4-فَضَّل اللهُ المجاهدینَ بأموالِهم وَ اَنفُسِهِم عَلی القاعدینَ دَرجه… (نساء 95) (خداوند آنان که با مال و نفس خود جهاد می کنند را به درجاتی برتری بر قاعدین داده است آنها که در مسئولیت خود کوتاهی می کنند نه با مال کمک می کنند و نه با جان.)

5-النَّبیُ اَولی بالمؤمنینَ مِن اَنفُسِهم(احزاب 6) (پیامبر به تصرف در جان و مال از مؤمنان سزاوارتر است.)

محل استشهاد به این آیه این که اگر پیامبر خدا در تصرف بر جان مؤمنان سزاوارتر است، معلوم می شود انسان بر جان خود تسلط دارد. منتهی پیامبر خدا بر آن سلطنت اولولیت دارد.

از مجموع این آیات و دیگر آیات در این باره استفاده می شود هر مؤمنی و اساس هر انسانی، مالک نفس خویش است و بر آن تسلط دارد، از این رو می تواند با خدا معامله کند و در راه خدا جان خویش را بدهد، و اگر انسان تسلط بر نفس و جسم و جان خود نداشت، هرگز آن را مورد معامله با خدا قرار نمی داد.

روایت قاعده سلطنت: مستند قاعده سلطنت انسان بر جسم و جان خویش، روایتی است از رسول خدا که فرمود: اِنَّ الناس مُسَلَّطُونَ عَلی اَموالِهم (همانا مردم بر اموال خود سلطنت دارند) سند این حدیث، مرسل است و روایاتِ مرسل از نظر فقهای شیعی ضعیف است. ولی در این مورد خاص برخی فقهای معاصر از جمله آیت الله خویی ابتدا در استدلال به این روایت به سبب مرسل بودنِ آن اشکال کرده اند و می گویند: فقهایی که این روایت را در کتاب های خود آورده اند، مرسلاً نقل کرده اند. ولی در ادامه از نظر خود عدول کرده و سند روایت را معتبر دانسته است.

از مجموع آنچه آوردیم معلوم شد دومین دلیل بر اعتبار و حجیت قاعده سلطنت بر نفس، همان حدیث: الناس مُسَلَّطونَ عَلی اَموالِهم با استفاده از قاعده اولویت است. نتیجه بحث این شد که اصل در تصرفات انسان جواز است نه حرمت. لذا اصل اولی بر جواز شبیه سازی انسان است، مگر دلیل خاصی بر ممنوعیت آن باشد که هیچ دلیلی نیافتیم.

 

وجه سوم: تفرقه بین زوجین (و نظام خانواده)

سومین و آخرین دلیل که برخی فقیهان شیعه و نیز فقهای عامه برای حُرمت شبیه سازی انسان بدان استناد کرده اند، تفرقه و جدایی بین زنان و شوهران و به هم ریختگی نظام خانوادگی است.

اصل دلیل این است که اگر شبیه سازی انسان جایز باشد و رایج گردد، دیگر نیازی به ازدواج نیست و کم کم مسأله نکاح برچیده خواهد شد. حتی زنان شوهر دار ممکن است از هم جدا شوند و برای فرزند دار شدن به شبیه سازی انسان روی آورند. پس طبیعی است این نوع رویکردِ باطل، سبب از هم پاشیدگی نظام خانوادگی خواهد شد. از این رو اعلام ممنوعیت و حرمت شبیه سازی انسان، جلوی این خطر ویرانگر را خواهد گرفت.

پاسخ:

اولا: مشکلات به هم ریختگی نظام خانوادگی از عوارض شبیه سازی است. لذا این دلیل بر حرمت ثانوی شبیه سازی ثانوی دلالت دارد، نه بر حرمت اولی و ذاتی شبیه سازی انسان.

ثانیاً: ممکن است ضمن جواز شبیه سازی، مقررات و قوانینی در هر کشوری وضع کنند که محدود کننده شبیه سازی انسان باشد و اجازه ندهند شبیه سازی انسان به حدی برسد که سبب از هم پاشیدن نظام خانواده شود. به علاوه کسانی که دنبال فروپاشی خانواده باشند، هرگز با حرمت شبیه سازی انسان از کارِ خود دست بر نمی دارند و نظام خانواده را به هم می ریزد و لو شبیه سازی انسان حرام باشد.

از مجموع آنچه بیان شد به نظر ما، اصل جواز شبیه سازی انسان چه از نظر اولی و چه از نظر ثانوی، جایز و بلامانع است مگر سبب ضرر و زیان و خسارتهایی به جامعه یا شخص شود که در این صورت باید از شبیه سازی تا حدی که جلوی ضرر را بگیرد، جلوگیری شود.