زندگی‌نامه

اجمالی از زندگی نامه آیت الله سید اصغر ناظم زاده قمی

 

آیت الله سید اصغر ناظم زاده متولد پنجم دی ماه ۱۳۲۳ هجری شمسی در خانواده ای متدین و مذهبی در شهر قم به دنیا آمد. پدرش مرحوم حاج سید عباس ناظم زاده، از علاقه مندان اهل بیت و ناظم مسجد و تکیه باغ پنبه و از معتمدین محله و شهر بود.

ایشان کلاس ششم ابتدایی را در سال 1336 به پایان رسانده و در سال 1340 جهت تحصیل علوم حوزوی وارد حوزه علمیه قم شدند. مقدمات علوم حوزوی را در مدت کوتاهی فراگرفت و تحصیلات سطح عالی حوزه و نیز درس های اخلاق، تفسیر و فلسفه را از محضر بزرگانی چون: حضرات آیات محمد فاضل لنکرانی، ناصر مکارم شیرازی، محمد مومن قمی، حسین شب زنده دار، ابوالقاسم خزعلی، عبدالله جوادی آملی و… آموخت. همچنین دروس خارج فقه و اصول را به مدت دو دوره ده ساله نزد اساتید حوزه فرا گرفت(ده سال در درس فقه و اصول آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی و ده سال درس فقه آیت الله العظمی حسینعلی منتظری). رابطه ایشان با این دو بزرگوار فراتر از شاگرد و استادی بود. با مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری که از بزرگان حوزه علمیه قم بودند، رابطه بسیار نزدیک چون فرزند و پدری داشتند و در مورد آیت الله العظمی منتظری، علاوه بر شاگردی، مدتی رییس دفتر ایشان بودند.
همچنین در نجف اشرف زمانی کوتاه در درس فقه امام خمینی و درس اصول آیت الله محمدباقر زنجانی شرکت جست.

آیت الله ناظم زاده قمی در دوران تحصیل و پس از آن از مهم ترین فعالیت هایشان تدریس در حوزه علمیه قم می باشد و از زمان تحصیل هر درسی که تمام می کردند همان را تدریس می نمودند.

 

فعالیت های سیاسی، اجرایی و قضایی

آیت الله ناظم زاده همراه با تحصیل به مبارزه سیاسی و حضور در صحنه های اجتماعی و سیاسی پرداخت و به مبارزات به رهبری امام خمینی پیوست. در همین راستا در واقعه مدرسه فیضیه حضور داشت و مورد ضرب و شتم ماموران ساواک قرار گرفت. همچنین در واقعه ۱۵ خرداد ازصبحگاه که متوجه دستگیری حضرت امام شد، به خیابان آمد و در کنار مرحوم آیت الله سید مصطفی خمینی و حضرت آیت الله مرعشی نجفی در صحن حرم حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ حضور فعال داشت و با کفن پوشان به خیابان آمدند که یکی از دوستانشان به نام “حسین تشکری” با تیراندازی ماموران رژیم شاه به شهادت رسید و ایشان جان سالم به در برد.

ایشان در طول پانزده سال تبعید امام در هر فرصتی به شهرها برای وعظ و منبر می رفتند و به روشنگری برای مردم و دعوت از جوانان برای تقلید از امام اهتمام می ورزید و چندین مرتبه مورد تعرض ماموران ژاندارمری و شهربانی قرار گرفت.

با اوج گیری مبارزات، فعالیت های انقلابی ایشان نیز پررنگ تر شد و از سال 1355 با سخنرانی های روشنگرانه و دعوت مردم به نهضت اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزید؛ از جمله به شهرهای دامغان، زرند کرمان و تویسرکان سفر کرد و در همین شهر بود که دستگیر شد و به اداره ساواک همدان منتقل گردید، ولی چون در تویسرکان فردای دستگیری ایشان مردم به خیابان ریخته و به شهربانی حمله کردند، لذا ایشان را در همدان آزاد کردند به شرطی که به مردم تویسرکان اطلاع دهند که آزاد شده است.

آیت الله ناظم زاده در ماه رمضان 1357 با نام مستعار “علوی” برای سخنرانی به ارومیه رفت و با صراحت نام امام خمینی را در منبر برد. ابتدا سخنرانی ایشان در مسجد قبانچی بود، ولی چون تمام اطراف و خانه های همسایه مسجد مملو از جمعیت بوده و راه رفت و آمد مسدودشده بوده، لذا مجلس ایشان را به مسجد اعظم شهر منتقل کردند و با این که مجلس ایشان ساعت یازده شب شروع می شد، اما روضه های تمام مساجد شهر تعطیل شده(به نقل از آیت الله قرشی) تا مردم خود را به مجلس سخنرانی ایشان برسانند.
سرانجام ساواک مداخله کرد و در روز ششم ماه رمضان 1357 شمسی ایشان را دستگیر و به شهربانی بردند. در آن جا از ایشان خواستند که به شخص شاه چیزی نگوید، ولی اجازه داده بودند به هویدا نخست وزیر هرچه می خواهد بگوید. اما روز هشتم ماه رمضان مجددا ایشان را بازداشت کردند و از ارومیه به قم فرستادند و رئیس ساواک و رئیس شهربانی به ایشان گفتند که کنترل شهر برای ما مشکل است.

در همان ماه رمضان 1357 برای سخنرانی به خمین رفت و مهمان آیت الله پسندیده بود و با سخنرانی های پرشور خصوصا در روز 28 مرداد (اواسط ماه رمضان) در آن جا دستگیر و به ساواک اراک منتقل شد و از اراک به کمیته مشترک تهران منتقل گردید و در سلول انفرادی و سپس بند عمومی زندانی بود و با زندانی های آن روزها در کمیته مشترک بعضی از علما از جمله: حاج آقا روح الله شاه آبادی، حاج سید عباس ابوترابی، آقای گلسرخی کاشانی، هادی مروی و برخی دیگر از عالمان و مبارزان، هم بند بود. پس از 17 شهریور بااقدام آیت الله پسندیده ایشان و یکی ازروحانیون خمین که در بند دیگری بودند آزاد شدند.

مجددا در محرم 1357 در شهر قزوین با نام مستعار “طباطبایی” و بعداً در همدان و شهرهای اطراف منبر می رفتند. سپس در ساوه نیز سخنرانی داشتند که باعث راهپیمایی مردم در این شهر شد.

همچنین به دعوت آیت الله طاهری اصفهانی و حجت الاسلام عبدالله نوری در مسجد حکیم اصفهان، سخنرانی داشت و حکومت نظامی را درهم شکست. به پیشنهاد آیت الله پسندیده در زمان حکومت نظامی به شیراز سفر کرد و در دانشگاه و مسجد آن جا سخنرانی های موثری داشت. همچنین در بحبوحه حکومت نظامی اهواز به بهبهان سفر کرد و به سخنرانی پرداخت.

 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی

بعد از ورود حضرت امام به ایران، آیت الله ناظم زاده ابتدا در مدرسه علوی مسئولیت رسیدگی به مجروحان و آسیب دیدگان انقلاب در بیمارستان ها و نیز پاسخ گوی مراجعین بود. بعد از آن به درخواست سپهبد قرنی از دفتر امام خمینی برای معرفی یک روحانی مورد تایید جهت همکاری در ارتش از آیت الله ناظم زاده دعوت شد ولی ایشان پس از ملاقات با سپهبد، به دلیل بی علاقه گی، حاضر به همکاری با ارتش نشد و پس از چند روزی در اسفند 1357 با حکم امام خمینی به نمایندگی از ایشان در بخش وسیعی از کشور یعنی از قزوین تا گیلان و از آن جا تا بندرانزلی و آستارا منصوب شد.

آیت الله ناظم زاده سپس عازم قزوین شد و با ملاقات با بزرگان شهر فرمایشات امام خمینی را به اطلاع آنان رسانده و از آن جا عازم گیلان شد و در مسیر راه در رودبار و منجیل دو روز اقامت داشت و در همان توقف، پادگان نظامی منجیل را که بدون فرمانده بود، سامان داد. زیرا نیروهای پادگان، فرمانده قبل از انقلاب را که سرهنگی بود، برکنار کرده بودند، که ایشان با همکاری افسران بعد از رای گیری از تمام پرسنل، فرمانده و معاون و سایر کادر پادگان را تعیین کردند و فرمانده سابق که در زندان پادگان بود با توصیه ایشان آزاد شد و قرار شد خود را به تهران معرفی کند.

ایشان سپس به گیلان و شهرهای تابعه مسافرت کرد و در مدتی طولانی با زحمات فراوان به ساماندهی امور آن جا پرداخت و اداره ها را بازگشایی کرد و استاندار، مدیران ادارات و فرماندهان انتظامی را نصب نمود و رفراندوم جمهوری اسلامی را نیز در این مناطق به احسن وجه برگزار کرد و نهایتاً پس از بازگشت به قم برای ادامه تحصیل از این سمت استعفا کرد.

اما شرایط حساس انقلاب اجازه نمی داد که آیت الله ناظم زاده تمام وقت به تحصیل و تدریس در حوزه اشتغال داشته باشند و آشنایی و رابطه ایشان با شخصیت هایی چون حضرات آیات منتظری، مشکینی، شهید بهشتی، شهید قدوسی، مومن قمی، ربانی املشی و جوادی آملی که از گردانندگان قوه قضاییه بودند، موجب شد که ایشان اکثر وقت خود را تا سال ۱۳۶۵ به خدمت در قوه قضائیه بپردازد.

اقدامات ایشان در دادگاه امور صنفی تهران در کنترل قیمت ها و جلوگیری از گران فروشی و احتکار، بسیار موثر بود. در سال ۱۳۶۰ و در آغاز بحبوحه جنگ تحمیلی و پس از شهادت آیت الله بهشتی تمام موجودی دادگاه صنفی که بیش از 130 میلیون تومان بوده بدون دریافت هیچ حقوقی تحویل افراد زیر نظر آیت الله موسوی اردبیلی داد و سرانجام در دادگاه عالی قم برای کنترل احکام بدوی دادگاه های انقلاب و جلوگیری از تندروی مشغول شد و در ضمن به تحصیل و تدریس پرداخت.

گفتنی است آیت الله بهشتی ـ قبل از شهادتشان ـ به واسطه رابطه کاری که با آیت الله ناظم زاده داشتند، محل نماز جماعت خویش در کاخ دادگستری را به آیت الله ناظم زاده محول نموده بودند.

ضمنا آیت الله ناظم زاده، سفرهای مکرری به اهواز، دهلران، ایلام، کرمانشاه… برای خدمت رسانی، تبلیغ و تشویق نیروهای مسلح، به جبهه های حق علیه باطل، داشته اند.

در انجام همین وظایف، ایشان دو نوبت مورد سوء قصد قرار گرفت: یک مورد در دادگاه صنفی که شخصی با اسلحه کمری آماده به شلیک وارد دادگاه شد، اما وقتی با ایشان روبه رو شده، به قول خودش ترس او را فراگرفت و از شلیک خودداری کرد. آیت الله ناظم زاده در دادگاه عالی که پرونده این شخص را بررسی می کند، نوشته بود که از طرف من آن شخص را مجازات نکنید، زیرا از این جهت گناهی متوجه او نیست و اگر جرم دیگری ندارد وی را آزاد کنید.

مورد دوم در هشتم تیر ۱۳۶۰ فردای واقعه دل خراش هفتم تیر، آیت الله ناظم زاده مورد حمله یکی از نیروی های مجاهدین خلق به نام “افجعی” در زندان اوین قرار گرفت، اما با خواست خدا، جان سالم به در برد و در همین واقعه بود که آقای کچویی به شهادت رسید. آقای سعیدی هم از قضات دادگاه صنفی که همراه ایشان بود با اصابت گلوله مجروح شد که به خواست خدا پس از مدتی معالجه، بهبودی یافت و به کار خود ادامه داد.

 

آثار علمی آیت‌الله سید اصغر ناظم زاده قمی

نقطه محوری فعالیت های آیت الله ناظم زاده، از آغاز تا کنون تلاش علمی، درس و بحث و تالیف و نگارش بوده است. از همین رو، ضمن تدریس مداوم درس های خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم، از سال ۱۳۷۰ که با درس خارج اجتهاد و تقلید آغاز شد، به تالیف و پژوهش نیز همت گماشته است که تاکنون ۲۵ جلد کتاب به زبان های عربی، فارسی و اردو منتشر و یا در حال انتشار است، که همگی مورد توجه و استقبال بوده و چندین بار تجدید چاپ شده است، فهرست آثار ایشان به شرح زیر است:

– به زبان عربی:
1 و 2 ـ الفصول المائه فی حیاه ابی الائمه به زبان عربی (2 جلد) که حضرات آیات صافی گلپایگانی، سبحانی، مومن قمی و معرفت بر آن تقریظ نوشته اند.
3 و 4 ـ اصحاب الامام علی علیه السلام به زبان عربی (2 جلد)
5 ـ فقه الربا (در 10 فصل)، احکام معاملات و بانک ها
6 ـ قاعده لا ضرر و لا ضرار
7 ـ صلاه المسافر و الخوف و المطارده
8 ـ حیاه امیرالمومنین من طرق اهل السنه

– به زبان اردو:
9 ـ تجلیات حکمت (کلمات قصار امیر المومنین علیه السلام)
10 ـ مناقب امیرالمومنین علی علیه السلام

– به زبان فارسی:
11 ـ تلقیح مصنوعی از نگاه فقه
12 و 13 ـ تغییر جنیست و دو جنسیتی ها (خنثا) از نگاه فقه
14 ـ شبیه سازی انسان از نگاه فقه
15 ـ جراحی پلاستیک از نگاه فقه
16 و 17 ـ اصحاب امام علی علیه السلام (1114 نفر) (2 جلد)
18 ـ تجلی امامت (تحلیلی از حکومت امام علی علیه السلام)
19 ـ مظهر ولایت، علی علیه السلام از دامن مادر تا رحلت خاتم
20 ـ علی علیه السلام آئینه عرفان، عرفان نظری و عملی
21 ـ سیمای پرفروغ، فضائل و مناقب علی علیه السلام
22 ـ جلوه های حکمت، کلمات قصار علی علیه السلام به صورت موضوعی به ترتیب الفباء
23 ـ اصحاب امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا
24 ـ بیت المال (اهمیت، منابع مالی، شرایط ناظران، عوامل بازدارنده و کیفر خائنان)
25 ـ آئین سفر

 

خدمات فرهنگی، اجتماعی و خیریه

آیت الله ناظم زاده، همواره در عرصه خدمات فرهنگی، اجتماعی و خیریه فعال بوده و کمک های شایانی به اقشار مختلف کرده است، که به برخی از آن ها اشاره می شود:

1. تکمیل دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه (شهید بهشتی): این دانشگاه در بلوار غدیر قم بنا شده بود. در اوایل پیروزی انقلاب، فقط فونداسیون آن توسط فرد خیری به نام آقای “امجدی” پی ریزی شده و متوقف شده بود. آیت الله ناظم زاده به توصیه آیت الله مومن قمی و درخواست آقای حسن صبوری بر آن شد که امکاناتی فراهم کند تا دانشگاه را بسازد، لذا تمام همت و سعی خود را کار به گرفت و با کمک مالی افراد خیر و مرحوم برادرشان حاج سید حسن ناظم زاده و مرحوم دایی اشان حاج اسماعیل توکلی و مرحوم حاج اکبر رشیدی داماد دایی اشان، این ساختمان را به نام دانشگاه شهید بهشتی به پایان رساند و در حدود شانزده هزار متر مربع بنای آن شکل گرفت. ایشان برای این کار، سفری به خارج از کشور رفت و مبلغ قابل توجهی از مهندس محمدیان دریافت و علاوه بر هزینه دانشگاه، هزینه یک آمفی تئاتر بسیار بزرگ و تجهیزات آن در دانشگاه را فراهم آوردند.
مرحوم حاج حسن صبوری که دست اندرکار ساخت دانشگاه بود از آیت الله ناظم زاده خواست که نام ایشان را بر سر در سالن ورودی دانشگاه بنویسد تا زحمات ایشان منعکس شود، ولی آیت الله ناظم زاده مخالفت کرده که مردم خیر و اقوام پول داده اند و دلیلی ندارد نام من باشد.

با کمال تعجب وقتی دانشگاه تمام شد و آماده بهره برداری گردید دو نفر از آقایان که از مسئوولین قضائی و مقننه بودند دست به دست هم دادند و با تغییر نام دانشگاه شهید بهشتی به دانشگاه فاطمیه، نام ایشان را از هیئت موسس حذف کردند و اسامی خود و افراد دیگری را به ثبت رساندند. این دو نفر پس از چند سال از اداره دانشگاه درمانده شدند و دانشگاه را به تعطیلی کشاندند و سرانجام با خواری و سرافکندگی و کوله باری از خیانت به حقوق مردم از دنیا رفتند، خداوند از تقصیرشان بگذرد.

سرانجام این دانشگاه که جهت امور پزشکی مردم قم با پول نیکوکاران ساخته شده بود در یک اقدام تعجب انگیز، به مبلغ اندکی به سپاه پاسداران فروخته شد و به پادگان نظامی تبدیل گردید. حتی معلوم نشد پول فروش دانشگاه، دست چه کسی رسید و در کجا مصرف شد!
آیت الله ناظم زاده بعد از این اتفاق، چندین نامه به مسئولان کشور نوشت و در آن ها خیانت به حقوق مردم را آشکار کرد. اما با کمال تاسف این نامه ها و شکایت ها به جایی نرسید.

2. راه اندازی و کمک اساسی در تاسیس و تجهیز درمانگاه خیریه حضرت امام صادق علیه السلام وابسته به دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی مدظله ؛ واقع در منطقه محروم نیروگاه قم، با چهار هزار مترمربع زیربنا در 5 طبقه که بودجه آن و مرکز تصویربرداری مستقر در آن را حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید جواد شهرستانی نماینده آیت الله العظمی سیستانی متقبل شدند. این درمانگاه خیریه روزانه بیش از هزار مراجعه کننده دارد و از 200 نیروی پزشکی، فنی، اداری و خدماتی من جمله 75 پزشک فوق تخصص، متخصص، عمومی و نیز دندانپزشک و ده ها کارشناس، بهره گرفته و سالانه میلیاردها تومان به عموم مراجعین و اقشار آسیب پذیر تخفیف ارائه می دهد. این درمانگاه خیریه شامل انواع بخشها و واحدهای مختلف تخصصی، عمومی، آزمایشگاه ،فیزیوتراپی، دندانپزشکی، اورژانس و انواع خدمات پاراکلینیک می باشد.

3. راه اندازی و کمک اساسی در تاسیس و تجهیز مرکز تصویربرداری پزشکی نور وابسته به دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی مدظله (مستقر در درمانگاه خیریه امام صادق علیه السلام) که این مرکز مجهز به ام آر آی، سی تی اسکن، سونوگرافی، رادیولوژی و… می‌باشد و ضمن بهره‌گیری از 55 نیروی پزشکی، فنی، اداری و خدماتی من جمله 10 پزشک متخصص رادیولوژی و چندین کارشناس خبره، سالانه، به ده ها هزار مراجعه کننده به صورت خیریه و کاملا تخصصی ارایه خدمت می‌نماید.

4. ساخت مصلای قدس، محل برگزاری نماز جمعه قم و مرکز فرهنگی و امتحانات حوزه علمیه بوده و می باشد، با کمک مالی افراد نیکوکار.

توضیح اینکه: زمین مصلی را کلنگ زده بودند ولی امکان مالی نداشتند. مرحوم “حاج حسن صبوری” متصدی ساخت مصلی به آیت الله ناظم زاده مراجعه کرد که این محل بودجه ساخت ندارد . به همین منظور ایشان با افراد خیر که از قبل با آن ها آشنا بود تمام آهن این مصلا ـ حدود یک هزار تن ـ را یک جا گرفت، که بخشی از آهن ها هم که زیاد آمد با فروش آن ها و نیز مساعدت وجوهات ازآیت الله العظمی اراکی، بقیه کارهای مصلی انجام شد.

جالب است بدانیم که مهندس مصلای قم یک مرد مسیحی بود و به آیت الله ناظم زاده می گفت: طوری نقشه می دهم که امام جمعه را همه نمازگزاران ببینند و ستون ها مانع دید نباشد.

5. تامین بودجه پل شهید رجایی روی رودخانه قم مقابل بیمارستان کامکار.

6. کمک بیش از یکصد میلیون تومان به جبهه های جنگ، که با مساعدت خیرین صورت گرفت.
7. ساخت تعداد زیادی منزل مسکونی در شهر کاشان (بر خیابان فین) و واگذاری آن به افراد نیازمند توسط جهاد کشاورزی کاشان.

8. بازسازی و توسعه مسجد باغ پنبه (مسجد محل قدیمی پدری آیت الله ناظم زاده)، نصف هزینه توسعه و ساخت آن توسط برادرشان مرحوم حاج سید حسن و نصف دیگر با مساعدت افراد نیکوکار به همت آیت الله ناظم زاده تامین شد.

9. ساخت “مجتمع فاطمیون” در کنار مسجد باغ پنبه قم، در سه طبقه و حدود 1600 متر مربع جهت خدمت به نمازگزاران و زنان و پذیرایی ایام عاشورا و دیگر ایام. گفتنی است که بیشترین مخارج این بنا از ثلث مرحوم برادرشان مرحوم حاج سید حسن ناظم زاده می باشد.

10. توسعه مسجد رضوی واقع در خیابان باجک و چهار آپارتمان و مغازه جهت درآمدزایی برای کمک به مخارج مسجد که امروزه این مسجد مورد توجه بسیاری از مردم قم است و خرید تمام فرش های مسجد با مساعدت اهالی و فامیل و تکمیل بخش زیادی از نمای مسجد رضوی از بودجه بنیاد خیریه کوثر (خاندان ناظم زاده) و نوسازی و تکمیل آشپزخانه زیرزمین مسجد با مساعدت آقای حاج حسین بنویدی که درآمد این آشپزخانه صرف مخارج مسجد می شود.

11. توسعه و ساخت مسجد سیدان قم با مساعدت افراد خیر توسط حاج سید ابوالفضل برقعی.

12. ساخت مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام در روستای تاج خاتون محله الله قلی (در جاده سلفچگان)، برای مسافرین و روستاییان از ثلث مرحوم برادرشان حاج سید حسن ناظم زاده.

13. ساخت مجتمع تفریحی و خدماتی درکنار مسجد حضرت ابوالفضل در محله الله قلی، از بودجه بنیاد خیریه کوثر (خاندان ناظم زاده). درآمد این مجتمع، هزینه های مسجد را تامین می کند و اگر مازادی داشت صرف امور خیریه در روستاهای اطراف می شود.

14. ساخت مسجد در روستای “سینقان”: این مسجد قبلا کوچک بود و سقف و ستون های آن چوبی بود. اهالی با زحمت می توانستند از آن استفاده کنند، لذا آیت الله ناظم زاده با موافقت اهالی آن را خراب کرد و تمام آهن مورد نیاز را با اجازه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی از تاجری که اهل نراق وساکن تهران بود تامین کرد. این مسجد پس از یک سال تکمیل و تحویل اهالی شد.

15. تجدید بنای مسجدی بزرگ در روستای “کهندان” با مساعدت اهالی و دیگر خیرین، همچنین ساخت حمام مردانه و زنانه در همین روستا با کمک مرحوم آقای حاج سید یوسف سعادت که از خیرین تهران بود، و ساخت خانه عالم جهت اسکان روحانیون در ایام تبلیغ و نیز ساخت حسینیه بانوان با چند سرویس بهداشتی و محلی برای آبدارخانه برای مسجد از ثلث مرحوم حاج سید حسن برادر آیت الله ناظم زاده.

16. مساجدی که مساعدت شده جهت اصلاح یا پوشش سقف و سرویس های بهداشتی و غیره، بسیار زیاد است که بعضی را نام می بریم: مسجد روح الله واقع در آذر، مسجد اولیا در محله اولیا، مسجد فاطمیه در 45 متری عمار یاسر، مسجد مرحوم حاج عباس مومن واقع در بلوار 15خرداد، مسجد انصارالمهدی پشت خیابان ساحلی و… .

17. دادن کمک های معیشتی، غذای گرم، کمک های نقدی و بسته های معیشتی که بدون اغراق صدها هزار غذای گرم در ماه های رمضان و در سال های متمادی و ایام سوگواری و اعیاد به مردم به خصوص اقشار آسیب پذیر تحویل شده است که بیشترین آن را نیکوکار ارجمند آقای “حاج حسین بنویدی” متقبل شده است