بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان

سلام علیکم

اینجانب به عنوان یک شهروند قمی و فرزند قدیمی حوزه علمیه از حضورتان در دهم آبان ۱۴۰۳ در این شهر مسرور شدم.
امید که این سفرهای استانی، دست‌آوردهای برکت‌خیزی برای مردم داشته باشد. موفقیت شما را همواره از درگاه خداوند متعال خواستارم.

ضمن خرسندی از این سفر، گلایه دوستانه‌ای هم دارم که آن را از اینجا آغاز می‌کنم :

یادتان هست قبل از ورود به کارزار تبلیغات انتخاباتی که به قم تشریف آوردید، شاهد بودید تعدادی روحانی و بعضی جوانان در ورودی قم با شور و شعف از شما استقبال کردند. بنده هم نامه‌ای برای اظهار مسرت از کاندیداتوری شما فرستادم، بعد هم در طول ایام تبلیغات ریاست جمهوری جمعی از علما و فضلای بزرگوار و فرهیخته با اسم و رسم در اطلاعیه ها وفاداری خود را به شما اعلام کردند و با عشق و ایمان خطرات احتمالی رابه جان خریدند.

جناب ریاست محترم جمهور، قطعا از این نوشته قصدم منت‌گذاری نبوده و نیست، چون ما کاری نکردیم بلکه انجام وظیفه بود؛ همان‌گونه که از آغاز نهضت اسلامی تاکنون، بدون هیچ توقعی برای خدمت به اسلام و مردم عزیز و ستم کشیده ایران در خدمت بوده و هستیم و نه تنها منتی نداشته و نداریم، بلکه اسلام و مردم بر ما منت دارندکه این توفیق خدمت را نصیب ما کردند.

اما انگیزه نگارش این نامه آن بود که شما که با آیات قرآن و نهج‌البلاغه آشنایی دارید، که هر سلامی، جواب دارد و هر محبتی پاسخی دارد، آیا خوب نبود برای اولین بار پس از استقرارتان بر ریاست جمهوری که به قم آمدید، همان سان که در یک اقدام پسندیده به دیدار مراجع و بیوت بزرگان حوزه تشریف بردید، همچنین در اقدام پسندیده دیگری که نشان بی‌کینه بودن شماست به دیدار بعضی کسانی رفتید که نه تنها شما را قبول نداشتند بلکه علیه‌ تان بودند.

پس چه خوب بود به رسم سپاس از یاران و کمک‌ کاران صادق وبی توقع، لااقل یک ساعتی وقت می گذاشتید، و با چند نفر به نمایندگی از همان علما و فضلای حوزه و نیز با جوانانی که شب و روز برای موفقیت شما تلاش می‌کردند، دیدار می کردید و یا اگر خودتان فرصت نداشتید یکی دو نفر از آن جمع زیادی که اطراف شما بودند، به نمایندگی می فرستادید و احوالی می‌پرسیدند تا خدای ناخواسته مشمول این سخن رسول خدا نشوید که: “من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق”.

حضرت آقای پزشکیان بگذارید دلیل این بی مهری را از باب “المومن مرآة المومن” به عرض شما برسانم تا در حق رئیس خدمتگزار جفا نکرده باشم.

گویا چنین تلقی می شود که حضرت عالی توجه چندانی به حوزه ندارید، در حالی که تمام روسای جمهور قبل برای حوزه های علمیه نماینده ای تعیین می کردند و جناب عالی هم تقریباً برای هرکاری مشاور، معاون و نماینده ای منصوب کرده‌ اید، ولی هنوز با یادآوری‌های دوستان روحانی، باز هم نماینده ای از روحانیون انتخاب نکرده اید.

امید است دستور فرمایید شخص لایقی از روحانیون و اساتید حوزه تعیین گردد، تا در مواقع لزوم و ارسال نظریات حوزوی، همراه و همفکرشما باشد، و اگر احیاناً نقطه ضعفی هم دیده شود، متوجه آن نماینده باشد و نه جنابعالی.

در ضمن بعضی روحانیون که همراه شما دیده می شدند، اگر چه دارای امتیازاتی هستند ولی نه با حوزه ارتباط دارند و نه چندان با مسائل حوزوی آشنایی دارند.

امید است خداوند به شما توفیق عنایت فرماید تا بر همه کاستی ها و مشکلات و درد و رنج و گرانی و تورم و بحران های پیش رو فائق آئید.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

حوزه علمیه قم
سید اصغر ناظم زاده
۱۲ آبان ۱۴۰۳