أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللّه‏ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ (قرآن کریم)

 

سخن من در اين يادداشت كوتاه در دو بخش است:

بخش اوّل:
با شما روحانيون مسئول در جمهورى اسلامى ايران

موضوع غم‏‌انگيز ناامنى روحانيون را با شما در ميان مى‏ گذارم، ناامنى به طور كلى براى همه اصناف و اقشار، فاجعه‏ بار و غم‏ انگيز است چه براى دانش‏ آموزان مدارس، چه براى زنان و مردان، و چه فعّالان سياسى و دانشگاهيان امّا در اين ميان ناامنى براى روحانيون كشور معنى و مفهوم ديگرى دارد و عمق فاجعه آن غم ‏انگيزتر است زيرا كسانى كه زندگى را براى روحانيون ناامن مى‏كنند در واقع نماد جمهورى اسلامى و پايه اساسى آن را هدف گرفته اند، چون روحانيت و عمامه و لباس او را عامل وضع موجود مى‏ دانند و از آنجاكه دستشان به شما نمى‏ رسد آنها را مورد تعرض قرار مى‏‌دهند. از همين رو اين جانب در اين شكوائيه سخنی با شما روحانیون محترم مسئول در نظام دارم:

آيا شما كه از نردبان حوزه علميه به اين مقام رسيده‏ ايد، هيچ مى‏دانيد كه پايگاه ترقى شما چه بسیار از طرف مردم صدمه دیده است؟ آيا به فكر چاره‏ جويى اين خطر بزرگ هستيد كه افراد حوزه را تهديد و هستى و آرامش اين مظلومانِ بی پناه را به خطر انداخته است ؟

شما خودتان با محافظ و مراقب به محل‏هاى ماموريت خود رفت و آمد مى ‏كنيد و طعم ناامنى را نچشيده‏ ايد ، اى كاش قبل از هر اظهار نظرى چند روزی بدون محافظ و پياده حتى در شهر قم قدم بزنيد تا از ضريب محبوبیت و امنيت روحانيون با خبر شويد!

آيا نمى‌‏بينيد در زمانى كه اعتراضات در كشور اوج مى‏گيرد چگونه افراد روحانى مورد ضرب و شتم قرار مى‏‌‎گيرند و خصوصاً در شش ماهه آخر سال گذشته (۱۴۰۱) چه عمامه‏‌ها كه در قم و در شهرهاى ديگر از سر روحانيون بى‌پناه پرتاب شد و مقوله « عمامه‏‌پرانى » در رسانه‏‌هاى مجازی شکل گرفت، درست است كه اقليتى محدود آن هم افراد کم سن و سال، دست به اين كارها مى‌‏زنند ولى بدانيد كه اكثريت مردم در برابر اين كارها نظاره‌‏گر و بى‏‌تفاوتند و بعضاً با لبخند از كنار آن مى‏گذرند و شنيده نشده از روحانيت دفاع كرده باشند.

آيا مى‏‌دانيد كه چهار روحانى در يك روز در قم با اسلحه گرم مجروح شده‌‏اند و هنوز پس از چند ماه ضارب يا ضاربان آن‏ها شناسايى نشده‏‌اند؟

کاملاً در جریان هستید چندین روحانى در قم و در شهرهاى ديگر به آن‏ها حمله شده، از جمله شهید سلیمانی در بابلسر که جلوی چشم مردم به خاک و خون کشیده شد و حتى جديداً در يك مورد طلبه جوانى توسط راننده‌‏اى خشمگين زير گرفته شد و چون مى‏ فهمد كه او كشته نشده از ماشين پياده شده و با چاقو او را مجروح مى‏كند و اگر مأمور وظيفه‌‏شناس به فرياد او نمى‏‌رسيد قطعاً او به قتل مى‏‌رسيد.

آيا مى‏‌دانيد در بعضی شهرهاى بزرگ و كوچك پوشيدن لباس برای روحانیون مشکل شده به طورى كه برای انجام کارهای ضروری یا ماموریتی مجبورند با لباس معمولی تردد کنند.

آيا مى‏‌دانيد كه براى روحانيون بى‏‌پناه كه وسیله شخصی ندارند، چنان فضا تنگ شده كه هنگام سوار شدن به اتوبوس و مترو با توهين و تمسخر روبرو مى‏‌شوند ؟

آقايان روحانيون مسئول در نظام جمهورى اسلامى، اگر نمى‏‌دانيد پس بدانيد كه همه بى‏‌مهرى‏‌ها و ضرب و شتم‏‌ها اگر چه ممكن است ناشى از اين باشد كه روحانیت، در قضاياى اخير نتوانستند مانند همیشه در کنار مردم باشند، ولى مهم اين است كه حسب ظاهر شما به خوبی به وظيفه عمل نكرده‌‏ايد، هر كدامتان بنگريد كه در كجا كوتاهى كرديد ، يا در كجا بايد انتقاد مى‏‌كرديد و نكرديد و كجا بايد در صورت ناكارآمد بودن ـ با كهولت سن يا بيمارى سخت ـ از مقام و پست كنار مى‌‏رفتيد و نرفتيد ، كجا بايد با مردم شفاف عمل مى‏‌كرديد و نكرديد ، كجا از اشتباهات خود بايد عذرخواهى مى‏‌كرديد و نكرديد؟

راستى شما كه داعیه داران دين خدا و داراى قدرت و مكنت هم هستيد كجا بايد از حقوق مردم دفاع مى‏‌كرديد و نكرديد؟

اميدوارم از آيه‏ اى كه ابتداى متن آمد پند بگيريم که ما را چنين مخاطب قرار داده است: “آيا براى مومنان وقت آن نرسيده كه دل‏هايشان به ياد خدا و حقى كه نازل شده خاشع و نرم شود؟” یعنی با عمل صالحِ خود، جبران گذشته کنند.

و نیز با يادآورى‏ هایی كه دل سوزان مى‏كنند به خود آييد و صداى ناامنى‏ ها و كوتاهى‏ ها را بشنويد و تا دیر نشده نگذارید به امنیت امت و ملت از جمله به روحانیون لطمه وارد شود. چرا كه اميرمؤمنان ـ عليه‏السلام ـ فرمود: “شرّ الأوطان ما لم يأمن فيه القطّان”؛ بدترين وطن، وطنى است كه ساكنانش در امنيت نباشند.

در پایان این بخش، بر خود لازم می دانم از خدمات بی دریغ روحانیونی که در حال خدمت به مردم اند، قدردان باشم.

 

بخش دوم:
سخنم با شما ملت عزيز و بزرگوار ايران، زنان و مردان، جوانان و نوجوانان، از هر قشر و طايفه، و با هر روش و سليقه ای که هستید‏، این است:

اين جانب در طول عمر خود همواره خيرخواه امت و خدمتگزار به ملت و كشور بوده و خواهم بود، از شما مردم متواضعانه مى‏خواهم به يكديگر احترام كنيم، حقوق يكديگر را به رسميت بشناسيم، در محيط‏ هاى عمومى،كوچه و بازار، پارك‏ها و رستوران‏ها، با گفتار و اعمال زشت و ناپسند فضا را بر يكديگر تنگ نكنيم كه اين گفتارها و رفتارها هم سبب كدورت دل‏ها و هم خواست بدخواهان داخلى و خارجى است كه از تفرقه ميان امت و ملت بهره مى‏‌برند تا بتوانند از دوگانگى و تشتت در ميان ما، به خواست نفسانى خود برسند و به حتم و يقين اين برخوردها و ايجاد تنش‏ها ميان خود، خلاف منطق و عقل بلکه ظلم به يكديگر و از نظر اسلام قطعاً حرام است.

بى ‏شك روحانيون هميشه در كنار شما ملت عزيز در تمام شادى‏ها و غم‏هایتان، مشاورى امین و دلسوز بوده اند، بى‏ ترديد باز هم در كنار شما خواهند بود (اگر چه متاسفانه در وقایع اخیر، نتوانسته اند زبان گویا و بازگوی مشکلات شما باشند.) بنابراین نباید مورد بی احترامی و خشم افرادى كه از درد و رنج و تنگنای زندگى يا خداى نكرده با تبليغ سوء مخالفين، مورد توهين يا ضرب و شتم قرار گيرند، كه اين نيز ظلمى است نابخشودنى. و انتظار می رود بزرگ‏ترها، پدران و مادران مانع این برخوردهای توهین آمیز شوند تا مهربانی ها بیشتر برقرار گردد.

همین جا یادآور می شوم که بسیاری از روحانیون کل کشور، هیچ پست و مقامی در نظام ندارند و صرفاً به درس و بحث و انجام وظیفه مشغولند و از نظر معیشت، مثل بسیاری از مردم، روزگار را به سختی می گذرانند و حتی در اولیات زندگی، با مشکل روبرو هستند.

 

و السلام من التبع الهدی
حوزه علمیه قم ـ سید اصغر ناظم زاده قمی ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲