بخش اول: اهميت و مراقبت از بيت المال
آیت الله سیداصغر ناظم زاده قمی
اسلام مكتبى است متعالى و عمل به دستورهاى آن، سعادتِ دنيا و آخرت را به دنبال دارد. يكى از دستورهاى اكيد و برجسته، مراقبت از بيتالمال است تا به دست نااهلان نيفتد و به «بيت الحال» تبديل نشود.
نزديك به نيم قرن است كه حكومتى دينى با ادعاى برقرارى عدالت، تشكيل شده، كه البته بر فرض موفقيت باعثِ خرسندىِ است، اما از سوى ديگر، وظيفه و رسالتِ سنگينى را بر دوشِ عالِمان و داعيهداران دين مىگذارد، تا همه جنبههاى عدالت بهويژه، عدالت اقتصادى را به اجرا گذارند.
همين عامل سبب شد تا در اين سلسله يادداشتها، يكى از مهمترين آموزه هاى اسلام يعنى «بيت المال» را با حاكمان و مسئولان جهت عمل و سپس با مردم جهت آگاهى در ميان بگذارم. موضوعى كه اگر چه در بدايتِ امر، سهل مىنمايد و فهمِ آن بر همگان مشخص است، اما با نظر به متونِ دينى مىتوان به حساسيتها و زواياى پيدا و پنهانِ آن بهتر پى برد. گفتنى است كه چند سال قبل در كتاب «بيت المال» به تفصيل درباره اين نهادِ مالىِ پر اهميت بحث كرده ام (مؤسسه بوستان كتاب، 1396ش). ولى در اين روزگار لازم دانستم طى شانزده بيانيه نقطه نظراتى در بيت المال را به ترتيب يادآور شوم، تا به اهميت و شرائط و نگاهدارى آن كوشا باشيم.
نگرانى رسول خدا صلىاللهعليهوآله براى دو دينار
ربيع بن زياد در زمان خليفه دوم والى بحرين بود، وى مىگويد: پانصد هزار دينار براى خليفه به مدينه آوردم، عمر از پول زيادى كه آورده بودم تعجب كرد و راجع به تقسيم آنها با اصحاب مشورت كرد و با نظر مشورتى آنان تحويل دفتر ديوان بيتالمال داد و بين مسلمانان تقسيم شد، ولى مقدار اندكى از آنها باقى مانده بود، در جمع مهاجر و انصار كه اميرالمؤمنين عليهالسلام نيز حضور داشت پرسيد: عقيده شما راجع به مقدارى كه باقيمانده چيست؟ جمعى از حاضرين گفتند: چون شما اكنون حاكم هستى و دست از كار و تجارت برداشتهاى اين مبلغ باقيمانده براى شما باشد.
عمر نگاهى به اميرالمؤمنين على عليهالسلام كرد و گفت: نظر شما چيست؟ حضرت فرمود: «همه نظر دادند به آن عمل كن»، عمر گفت: مىخواستم نظر شما را هم بدانم، حضرت فرمود: «چرا يقين خود را به گمان تبديل مىكنى؟» يعنى چيزى را كه مىدانى مىگويى نمىدانم؟ عمر مقصود حضرت را نفهيد و پرسيد: آيا آنچه را گفتى مىتوانى ثابت كنى؟ فرمود: آرى ثابت مىكنم، بعد گفت: آيا به ياد دارى رسول خدا صلىاللهعليهوآله تو را براى جمعآورى زكات فرستاده بود و تو نزد عباس بن عبدالمطلب رفتى و او از دادن زكات خوددارى نمود و ميان تو و او كدورتى پيدا شد و از من خواستى كه تو را نزد رسول خدا ببرم و اين كار را كردم، ولى چون نزد حضرت رفتيم او را نگران و درحال كسالت يافتيم، لذا چيزى نگفتيم تا فردا دوباره خدمت حضرت رفتيم و بر خلاف روز قبل، حضرت با نشاط بود و تو آنچه را كه عباس انجام داده بود به پيامبر گزارش كردى و جواب گرفتى، بعد ما به حضرت گفتيم: چرا ديروز كسل و بىنشاط بوديد و امروز سرحال و با نشاط هستيد؟ حضرت فرمود: «ديروز دو دينار از بيتالمال نزدم بود كسل و ناراحت بودم و امروز آن دو دينار را براى مستحق فرستادم با نشاط و آسوده خاطرم»
سپس حضرت على عليهالسلام خطاب به خليفه افزود: «از اين مالى كه باقيمانده هيچ برندار و بين فقرا و مستمندان تقسيم كن». در اين موقع عمر به حضرت چنين گفت: «به خدا سوگند راست گفتى و به دو جهت از تو تشكر مىكنم، يكى مرا به ياد حديث رسول خدا آوردى و ديگر اينكه مرا نصيحت كردى» (شرح اين داستان در كتاب اصحاب امام على عليهالسلام ج1 شماره 348 اثر همين قلم آمده است).
اندوه اميرالمؤمنين عليهالسلام در حيف و ميل بيتالمال
كسانى كه به هر نحوى به بودجه عمومى دست رسى دارند نبايد اين امانتِ الهى (بيتالمال) را به هر نحو كه مى دانند ميانِ خود دست به دست بگردانند. نبايد اموال عمومى را وسيلهاى براى رفاهِ شخصى خود و خانواده هايشان قرار دهند. نبايد بيتالمال را به بيت الحال تبديل كنند. و لذا اميرالمؤمنين مىفرمايد:
«از اين اندوهناكم كه سفيهان و فاسقانِ امت امور آنان را بر عهده گيرند و مال خدا را دست به دست بگردانند و…» (نهج البلاغه، نامه 62)
مبادا كه به حيف و ميل بيتالمال مبتلا شويم. مبادا كه مال خدا را به بازيچه اى بدل كنيم. دور باد كه هرچقدر خواستيم از بيتالمال برگيريم و پشت پا به قانون و شرع خداوند بزنيم. اينگونه تعابير از حضرات معصومين، بايد تابلويى باشد در مقابل مسئولان. آنان بايد ذرهاى كوتاهى از بيتالمال را با سرنوشتى هولناك و شوم برابر ببينند.
اين هم از تعابيرِ حضرت امير عليهالسلام است كه: پايدارى هر نظام و حكومت را به استوارىِ سپاه و نيروهاى مسلحِ آن و وسيله ماندگارى سپاه را اهتمام به بيتالمال مىدانند». (نهج البلاغه، نامه 52)
اين پيوند نشان مىدهد كه درهمى از اموال بيتالمال، مىتواند به سرنوشتِ يك حكومت مرتبط شود. كسانى كه با بيتالمال سر و كار دارند بدانند كه حتى در اندكى از بيتالمال حساب و كتاب هست.