بسم الله الرحمن الرحیم
ازدواج رسمی یا سفید؟
اخیراً در سخنرانی خطیب محترم، جناب حجتالاسلام آقای نقویان، به نقل از نسل جوان، این موضوع مطرح شد که ازدواج سفید ممکن است بر ازدواج رسمی و شرعی برتری داشته باشد و انتظار داشتند فقها نیز به این سبک زندگی توجه کنند و آن را تأیید،یاراه حلی ارائه دهند؟.
پیش از هر چیز لازم است روشن شود که «ازدواج سفید» ازدواجی شرعی و قانونی نیست بلکه، رابطهای عاطفی و ساختگی، بدون مسئولیت و بدون التزام حقوقی است.
از این رو لازم دانستم خدمت این خطیب فاضل و بزرگوار، مطالبی رابه اطلاع برسانم:
۱ . این نوع زندگی بر اساس ازدواج غیر رسمی و غیرشرعی، نه تنها از منظر شرع اسلامی جایگاهی ندارد، بلکه از نظر حقوقی و اجتماعی نیز پیامدهای بسیار منفی و آسیبزایی به دنبال خواهد داشت. بنابراین، مسأله ازدواج سفید صرفاً یک دغدغه شخصی یا احساسی نیست، بلکه یک چالش اجتماعی، فرهنگی و فقهی است که نیازمند تحلیل علمی بیشتری میباشد.
۲ . ازدواج در اسلام و تمام ادیان ابراهیمی نه تنها یک انتخاب فردی، بلکه یک سنت الهی است که بنیان خانوادهها را شکل میدهد، امنیت روانی افراد را تأمین میکند، کرامت زن و مرد و نسل آینده را پاس میدارد. قرآن کریم به صراحت ازدواج را تشویق کرده و آن را مایه سکون و آرامش انسانها معرفی میکند: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (روم/۲۱). همچنین پیامبرگرامی اسلام(ص) فرمودهاند: «النِّکاحُ سُنَّتی، فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتی فَلَیسَ مِنّی»، که نشان میدهد ازدواج نه تنها سنت پیامبر، بلکه ضمانتکننده کرامت، مودت ورحمت و استمرار نسل است.
۳ . ازدواج سفید، برخلاف سنت الهی، آثار و پیامدهای منفی فراوانی دارد. از منظر فقهی، این نوع زندگی نه تنها فاقد ایجاب و قبول شرعی است. بلکه هیچ تضمینی برای حقوق مالی و قانونی زن و مرد در آن لحاظ نشده است، و لذا تعهدی به دادن نفقه یا مهریه، و نیز اصل و نسب فرزند و ارث، در آن وجودندارد، و بهطور قطع، رواج چنین روابطی در جامعه اگر هم در دنیا خیلی معمول و رایج باشد، مشروعیت شرعی حقوق قانونی ایجاد نمی کند، و این گونه موضوعات مانند همجنسگرایی و… با نظر فقه و فقیهی جایز نخواهند شد!
۴ . از دیدگاه اجتماعی، و از منظر روانی، زندگی بدون عقد رسمی، ناامنی روحی و اضطراب دائمی به همراه خواهدداشت، زیرا هیچ تضمینی برای تداوم رابطه وجود ندارد و هر لحظه ممکن است بین آن دو فاصله و جدایی رخ دهد. و لذا چنین روابطی موجب فروپاشی اعتماد در خانواده و جامعه می باشد به علاوه فرزندان حاصل از این روابط، با بیهویتی قانونی و بیپناهی پدر و یا سقط جنین و یا سرراه گذاشتن روبهرو خواهند بود، که ضربه ای غیرقابل انکار به نسل انسان خواهد بود.
۵ . استناد به آیۀ شریفه «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (بقره/۱۸۷) برای توجیه ازدواج سفید، و تشبیه به پرو لباس شده نیز نادرست است، زیرا این آیه درباره زن و شوهر شرعی پس از عقد است و مایه سکون، آرامش و حمایت متقابل آنان میباشد. این آیه ناظر به یک رابطه مشروع و متعهد است، نه دو فردی که بدون عقد شرعی، تنها برای آزمایش و مصرفگرایی با یکدیگر زندگی میکنند.
۶ . نکته دیگری که اشاره کرده اید ازدواج سفید طوق مهریه سنگین، از دوش شوهر برداشته شده، و طلاق را آسان می کند.
بدون شک در اسلام راه چاره آن را پیش بینی کرده، که از ابتدا به حداقل مهریه بسنده شود، و زن در ضمن عقدخارج لازم وکالت طلاق بگیرد وبه علاوه، در بعضی اقسام طلاق، مثل طلاق خلع و مبارات برای جدایی بی دردسر و ندادن مهریه پیش ببنی شده است که باحفظ حقوق اخلاقی و خانوادگی زن و مرد و نیز حقوق فرزند همراه خواهد بود، و همچنین فرزند، بی هویت رها نخواهد شد.
۷ . عجیب در این است که این گونه روابط غیر متعهدانه، گویی لجبازی و مخالفت با ازدواج موقت در فقه شیعه است!
درحالی که عقد موقت راهکار عقلانی برای پاسخ به نیازهای طبیعی انسان است، به طوری که هم مشروع است و هم حداقل تعهدات حقوقی و اجتماعی را فراهم میکند، و نیز اگر فرزندآوری شد دارای هویت و همراه با اصل ونسب است، و بی تردید این راهکارها نشان میدهد که اسلام همواره به نیازهای واقعی انسانها توجه داشته، و چارچوب اخلاقی و شرعی را هم زیر پا نگذاشته است.
۸ . منظورحضرتعالی از فقه، اگر فقه پویا باشد، مسلما فقه پویا، به معنای تطبیق اصول ثابت با مسائل نوین است نه تأیید هر خواستهای که در جامعه رایج شده است. اگر قرار باشد هر چیزی که مردم براساس تمایلات نفسانی رایج کرده باشند، فقها احکام اسلام را بر آن تطبیق کنند، نه ممکن است و نه مشروع، افزون بر اینکه بسیاری از احکام اسلام باید تابع خواسته های رایج مردم باشد، لازمه اش این است که شرابخواری، همجنسگرایی و…
را حلال و کم کم به دور احکام شریعت خط بکشیم، درحالی که هیچ انسان خردورزی چه به رسد به فقهای اسلام زیر بار این معنی نمی رود ونباید برود(حلال محمد حلال الی یوم القیامه وحرامه حرام الی یوم القیامه).
قطعا از شناختی که از شما روحانی فاضل وفرهیخته داریم رضایت به این فاجعه نخواهید داد. بله بر فقها و دانشمندان اسلام شناس فرض و لازم است، با تعمق در متون اولیه اسلام و خصوصا در آیات قرآن، احکام الهی را برای مسائل جدید استخراج کنند، بدون آنکه کوچکترین خدشه به اصول و منابع غنی شریعت وارد گردد.
در پایان لازم است، دو نکته را متذکر شوم:
۱ . وظیفه ما روحانیون، خصوصا علما و اساتیدحوزه، و خطبای آگاه به مبانی اسلام، ضروری است دغدغههای جوانان را بررسی و پاسخ محترمانه و علمی به آنان دهند. و معنای احترام به دغدغههای نسل جدید، تسلیم شدن در برابر فرهنگها و مدلهای شکستخورده غربی و شرقی نیست. بلکه باید در همه موارد، به خصوص در مورد مطرح شده، که دامن بسیاری ازجوانان عزیز مارا آلوده، وخانواده های آنان رانگران و باچالش مواجه کرده است، را با زبانی استدلالی وروشن، راهکارهای مشروع و صحیح را معرفی کرد و از ارائه راهکارهای موقت ناسالم و بدون ضمانت قانونی وغیر شرعی است پرهیز داد.
۲ . از پدران و مادران و بزرگان خانوادهها انتظار میرود، در مشروعیت بخشی به روابط جوانان، توجه بیشتر کنند و دغدغههای روحی و روانی آنان را مدنظر قرار داده و در راستای آن گامهای شرعی و منطقی ارائه دهند. والسلام.
حوزه علمیه قم
سید اصغر ناظم زاده
۱۴ مهر ۱۴۰۴